نوشته شده توسط : فرشيد آزاده

مدلهاي انيميتد سازمانها

در طي سالهاي مياني دو جنگ جهاني تحولاتي رخ داد. كه مدلسازي قطعي را براي سيستم‌هاي اجتماعي، خصوصاً شركت‌ها، بيش از پيش ناكارآمد كرد. سازمانهاي دولتي و خصوصي در پاسخ به نياز به افزايش تنوع و حجم محصولات و خدمات، رشد زيادي يافته بودند.

تحولات فن‌آوري نيازمند كارگراني با مهارتهاي افزون‌تر بود؛ با افزايش سطح آگاهي و سواد كارگران، ملاحظات تشكلها و دولت نيز بيشتر شد. خطر بي‌ثباتي مالي ناشي از بيكاري با به وجود آمدن تأمين اجتماعي تقليل يافت. سرانجام، با عمومي شدن سازمانها به منظور

جلب سرمايه لازم براي توسعه و بهبود فن‌آوري، مديريت و مالكيت نيز از هم جدا شدند. كمپاني‌هاي خصوصي تبديل به شركت (كورپورشين كه از لغت يوناني كورپس به معناي بدن يا بدنه ناشي شده است) شدند، كه درآنها سهامداران نقش مالكين را ايفا مي‌كردند و

سر‌پرست اجرايي نيز نقش «رئيس» يا مدير را بر عهده داشت. به دليل اين تحولات، مدلهاي انيميتد بيش از پيش براي پرداختن به اينگونه سيستم‌هاي اجتماعي، نظير شركتها، به كار برده ‌شدند.

درك اسلون از يك شركت، اساساً  انيميتد و به مانند يك نهاد بيولوژيكي با تفكر واحد بود. اين طرز تفكر راه نسبتاً مناسبي براي مديريت رشد و افزايش تنوع محصولات شركت فراهم مي‌كرد. در اين مدل ضمني، شركت‌ها نيز مانند بدن انسانها به اجزاي متمايزي تفكيك

مي‌شدند: (1)  مديريت يا مغز (2) بخش عامل  (فعال) يا بدن.

بخش فعال بدون هيچگونه حق انتخاب و حتي هشياري  تلقي مي‌شد. عملكرد اين بخش محدود به واكنش‌نشان‌دادن به دستورالعملهاي صادره از سوي مديريت (يا همان مغز) يا وقايع محيط اطرافش بود. به طور ايده‌آل، بخش فعال ماشيني است كه براي انجام دقيق مجموعه

دستورالعملهاي تعريف شده توسط مديريت برنامه‌ريزي شده است. سازمان‌هاي نظامي، نهادهاي دولتي و شركت هاي ديكتاتورمآب با دقت زيادي مثل يك ماشين عمل مي‌كردند.

 



:: موضوعات مرتبط: مقالات و كتاب مديريت , ,
:: برچسب‌ها: كتاب خلق مجدد سازمان - فصل دوم- قسمت 4 , مدلهاي انيميتد سازمانها , مدلهاي سيستمي - اجتماعي سازمانها , ,
:: بازدید از این مطلب : 617
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 شهريور 1394 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد